ماتریوشکا (Matryoshka) یا عروسک روسی (Russian Doll) رو می شناسید؟همان عروسک های تودرتوی معروف در کشور روسیه.مجموعه‌ای از عروسکهای قد و نیم قد که به ترتیب داخل دیگری قرار می‌گیرد.
این شعر مولوی رو هم که حتماً بارها خواندید یا شنیدید:
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد گه پیر و جوان شد!
گاهی ما اینقدر در شبکه های اجتماعی مختلف چهره های متنوع و رنگارنگ از خود نمایش می دهیم که چهره های خودمان را قاطی می کنیم و متحیّر می مانیم که با کدام چهره مان در کدام یک از شبکه های اجتماعی بوده ایم. همین قصّه ی پر غصه مرا به یاد عروسک های روسی می اندازد.البته ناگفته نماند که:گاهی عروسک های روسی به عروسک های فضای مجازی شرف دارند.چرا که عروسک های روسی،اگر هم اندازه نیستند،لااقل هم شکل هستد ولی عروسک های فضای مجازی،در اکثر موارد:«نه هم شکل هستند و نه هم اندازه!»
در دنیای واقعی کمتر کسی قابل اعتماد است.چرا که کسی را که سالها می شناسی،به یکباره و در کمال ناباوری آدم دیگری از آب در می آید.مانده ام در دنیای مجازی چگونه برخی به یکدیگر اعتمادهای بی حد و مرز دارند.
علی آقا در پاسخ به نظرم در زیر پُست«یک آدم معمولی»خیلی صمیمانه نوشته بود:
این دوستی مجازی کاش در فضای واقعی هم ادامه داشته باشه و در فرصتی میزبان شما باشم و در کنارتون چایی بنوشیم.
پس از خواندن این نظر محبّت آمیز با خودم گفتم:«اگر علی عزیز به اندازه یک چایی و چند حبّه قند با من معاشرت کند چقدر از امیدهایش بر باد می رود و چقدر از این بُت زیبایی که از من برای خود تراشیده است،فرو می ریزد؟!نکند پس از دیدن من این جلمه را بگوید:«باور نمیکنم این تو خود تویی!»
خانم سیمین.ح گرامی جمله ی خوبی در پروفایلشان نوشته اند که همیشه به خودم گوشزد می کنم:
برای خودت زندگی کن،نه برای نمایش به دیگران.
برای این نوع استفاده از فضای مجازی،نه در اینجا و نه در هیچ شبکه اجتماعی دیگری نیز نیاز به عروسک روسی بودن نیست:
آقای عزیزی به واسطه ی بنده و از طریق همین فضای مجازی با یکی از دوستانم که علاقه مند به عکاسی از آسمان است،آشنا شدند.این آشنایی از طریق اینستاگرام تداوم یافت تا به یک مکالمه تلفنی خوب هم رسید.همین ارتباط تلفنی باعث شد که ایشان در زیر مطلب«یه وقتایی هست که یکی باید ما رو شارژ کنه!»این جمله را برایم بنویسند:«اینم یکی از نمونه هاش که اینستاگرام جای منزجر کننده ای نیست;)»و این همان استفاده صحیح از فضای مجازی است.استفاده از فضای مجازی:برای رشد و ارتقای دانسته ها و تبادل اطلاعات خوب و به دردبخور.
از خودمان این مصرع خیّام را بپرسیم که:آیا تو چنان که می‌نمایی هستی؟
در مورد خودم خوشبختانه تا این لحظه در هیچ شبکه اجتماعی دیگری به جز ویرگول حضور نداشتم و ندارم.و قلباً بر این باورم که ویرگول از آن دست شبکه های اجتماعی است که برای حضور در آن خیلی نیازی به عروسک روسی بودن نیست.و خوشبختانه به عنوان کسی که از ابتدا همراه ویرگول بودم خدمت شما عرض می کنم که:«کمتر کسی در اینجا عروسک روسی است.»
این نوشته به هیچ وجه بر علیه فضای مجازی نیست.به هیچ وجه مخالف فضای مجازی نیستم.فضای مجازی خوب است تا آنجایی که ما شنونده ی حرفهای هم باشیم.فضای عالی است تا جایی که روی حرفهای همدیگر فکر کنیم و هیچ حرفی را همین جوری قبول نکنیم.فضای مجازی معرکه است تا جایی که قبل از انتقال هر حرفی،از صحت یا سقم آن مطمئن شویم.فضای مجازی شگفت انگیز است تا جایی که جمع مان را جمع و حالمان را خوب کند و باعث رشد فردی و اتحاد ما شود.با فضای مجازی هم می توان از فرش به عرش رسید و هم می توان از عرش به فرش رسید.خودمان در عالم خودمان غور کنیم و ببینیم در کدام مسیر قرار داریم.در مسیر از فرش به عرش رسیدن یا در مسیر از عرش به فرش رسیدن؟!
مطلب قبلیم:
مطلب بعدیم:
دعوت به همیاری:
به مناسبت آغاز هفته ی کتابخوانی:خانم محبوبه کهن زاد گرامی،امروز ایمیلی را برای بنده ارسال کردند که در اینجا می آورم تا اگر برای شما دوستان عزیز هم مقدور بود در این کار خوب مشارکت کنید:
روز بیست و چهارم آبان روز کتاب و کتابخوانی و آغاز هفته کتابخوانی است،این مناسبت را به شما تبریک می‌گوییم و پیشنهاد می‌کنیم همانطور که پیش از این نیز برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی،در ویرگول با انتشار پست هایی به معرفی کتابهایی مثل...پرداختید،این هفته هم دوستان خود را به پستی در مورد کتابهای خوب و جدیدی که مطالعه کردید،مهمان کنید.برای اینکه دوستان شما هم راحت تر بتوانند پست شما را پیدا کنند،پیشنهاد می کنیم از تگ «انتخاب خوب» برای انتشار مطالب استفاده کنید.
خودت همیاری می کنی که ما رو دعوت می کنی؟بله.چند تا مطلب در مورد کتابهایی که خواندم،آماده دارم. حجمشون خیلی زیاده برای همین در انتشارشون کمی تردید دارم.ولی چون دعوت شدم،به زودی یکی دو تاشون رو منتشر می کنم.ان شاءالله
حال خوبتو با من تقسیم کن:
خانم کهن زاد از تگ«انتخاب خوب»گفتند ولی خواهش می کنم شما اگر از کتابهای خوب نوشتید،تگ خاطره انگیز«حال خوبتو با من تقسیم کن»را فراموش نکنید.راستی دوستان خوبمون سنگ تمام گذاشتند و توی این چند روز پست های زیر را با این تگ منتشر کردند(به ترتیب جدیدترین):
معرفی کتاب| Everything Everything
ابد و یک روز، یونا بامبر، عصیانگری علیه تعارض آزادی و تکنولوژی
از مسابقه دست انداز چه خبر؟
تا امروز شش نفر با هفت پست در این مسابقه حضور یافتند.دست مریزاد.دو پُست جدید این مسابقه:
حُسن ختام:بخشی از نوشته ی آقا قمشه ای در زیر آیه ششِ سوره حجرات در کتاب«سیصد و شصت و پنج روز در صحبت قرآن»:
چه بسیار رنج ها که در طول تاریخ از عدم تبیین در اخبار به آدمیان رسیده که شرح بسیاری از آنها در ادبیات به صورت قصه ها و نمایشنامه ها آمده است.داستان معروف اتللو به روایت شکسپیر،هزاران دل را به غم دسدمونا ذوب می کند و هزار لعن و نفرین بر اتللو می فرستد که چرا تبیین نکردی.کلمه تبیین از تحقیق کامل تر است زیرا پس از تحقق ممکن است امر مبیّن شود یا نشود.داستان غم انگیز کبوتر نر و ماده در کلیله و دمنه مثال روشن دیگری است:نظامی در خسرو شیرین می گوید:مزن بی پیش بینی بر کس انگشت/چنان کان نر کبوتر ماده را کشت.
ویرگولِ عزیز برای پیگیری!
هنوز مشکل بخش آمار حل نشده است که یک مشکل جدید دیگر نیز در ویرگول رخ داده است:یکی از دوستان در زیر پست«خوشا آنان که نادیده مؤمنند!»از عدم پاسخگویی بنده به نظر دوستان،نوشته است.در حالیکه تا آنجایی که یادم است به نظر این عزیزان پاسخ داده ام.
