بگذارید با یک سوال شروع کنم. خرافه چیست؟ در زیر دو تعریف از خرافه ذکر می شود.
1-خرافه هر چیزی است که خلاف عقل باشد.
2-خرافه هر چیزی است که خلاف علم باشد.
با کدام تعریف موافق هستید. ممکن است بگویید عقل و علم یک چیز را می گویند، و تعریف های فوق یک معنی دارند. اگر اینطور است، اشتباه می کنید. عقل و علم دو امر کاملا متفاوت هستند. عقل ابزاری ذهنی است که انسان توسط آن می تواند به صورت قطعی در مورد پدیده ها داوری و نتیجه گیری کند. مثلا انسان با عقل می تواند درک کند که دو بعلاوه دو می شود چهار. یا یک تابلوی نقاشی، حتما توسط یک نقاش کشیده شده است. در واقع عقل دارای قوانین قطعی و تخلف ناپذیر است.
اما علم چیست؟ علم هم ابزاری ذهنی است، اما مسیری کاملا متفاوت از عقل را می پیماید. علم با استفاده از حسهای پنج گانه انسان به او امکان می دهد پدیده ها را بسنجد و در مورد آنها نتیجه گیری کند. مثلا لویی پاستور با مشاهده سیاه شدن پنبه ای که آغشته به عصاره گوشت بود، به وجود باکتری ها در هوا پی برد.
سوال. آیا علم هم مانند عقل قطعی است؟ پاسخ خیر است. اینکه می بینیم در کشورهای مختلف جهان میلیونها نفر در حال تحقیقات علمی هستند، نشان می دهد که بخش زیادی از علم هنوز کشف نشده است و حتی یافته های علمی موجود نیز هرگز قطعی نیستند! لینک زیر در مورد نقض فرضیه نسبیت انیشتین در یک تحقیق علمی را مشاهده کنید:
اگر در قرن هجدهم به یک دانشمند می گفتید که قانون جاذبه نیوتن صحیح نیست، احتمالا با یک پوزخند به شما پاسخ می داد! اما اکنون همه می دانیم که قانون فوق نقض شده است. مثالهایی که ذکر کردم در خصوص علم بسیار سنجش پذیر فیزیک بود که هر از چند گاهی برخی از قوانین آن به بوته فراموشی سپرده می شود! چه برسد به موضوع پر از تناقض و عمدتا سنجش ناپذیری همچون "تکامل جانداران".
آنچه که تا کنون ملاحظه فرمودید بخش نخست از مطلب بنده در رد نظریه تکامل داروین است، و البته در ادامه این مطلب تکمیل خواهد شد.
لینک همه قسمتهای این مطلب
1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 -10-11-12-13- 14 - 15 - 16 - 17 - 18 - 19 - 20 - 21 -22