C"onfu<seeدرکاریزما·۵ روز پیشنامه ای در بطری خیالینامه در بطری~~~ به نام امید ~~~☀️سلام به کسی که این را میخواند☀️ از طرف یک گمشده در میان جزیرهای دورافتاده که تنها صخرههای بیاحساس آن…
شهاب·۱۱ روز پیشدیگه از تاریکی خودم نمیترسماز بچگی یه جمله توی گوشم تکرار میشد:«شبیه اونایی! مثل خانواده بابات شدی!»و «اونا» یعنی آدمهای ساکت، توی خود، غمگین.یعنی اون خانوادهای که…
MSDدرکنج داستان نویسی·۱۶ روز پیشآخرین مرد روی ماهبه بالا نگاه کردم و جز تاریکی مطلق چیزی ندیدم . فکر میکردم که تاریکی را میشناسم که تاریکی همان چیزی است که وقتی چراغ ها خاموش می شوند و آس…
سایهنویس✨·۱۸ روز پیشلحظههای بیزمان، در دل ویولن......و من تمام این لحظات را تجربه کرده ام........🎻
سایهنویس✨·۱۸ روز پیشهیچکس از نیمهی شبِ دلِ دیگری خبر ندارد…بعضی شبها، ساعت که از دوازده میگذرد،دل بعضی آدمها تازه شروع میکند به لرزیدن.به گریه کردن…به دویدن دنبال خاطرههایی که دیگر نیستند.یا بد…
سایهنویس✨·۱۸ روز پیشآدمها همیشه آنقدر که میگویند، نمیمانند.و ای کاش که حرف ها حقیقت داشتند........
کیانادرکاریزما·۱۸ روز پیشقصهی نجات قلبهای دوده گرفتهاگر قلبت چندین سال آفتاب ندیده، آن دیگر قلب نیست؛ بلکه یک مجرم است که در سلولِ سینهی تو زندانی شده و خودش را به میلهها می زند تا به آزادی…
سرزمین داستان های من·۲۴ روز پیشدیوانه در تاریکی - پارت ۱در دنیایی تاریک و بیرحم، مایان با رازی درونش میجنگد.سایهای مرموز به نام کن. میان انتقام و بقا، حقیقتی تلخ در انتظار اوست.