'Salarovski'دردوستهای مکاتبهای·۴ سال پیشحج حسین | بخش دومتا جایی که یاد دارم اون شب خیلی زار زد و اشک ریخت. خیلی
'Salarovski'دردوستهای مکاتبهای·۴ سال پیشحج حسین | بخش اولبهش میگفتیم حج حسین. البته قبل از اینکه بشه حج حسین، جوجه لات بود و لاتیش رو پُر می کرد.
•نارنگی•دردوستهای مکاتبهای·۴ سال پیششُبک^^اگر جای مروت نیست با دنیا مدارا کن! به جای دلخوری از تنگ بیرون را تماشا کن!سلام به دوست نوشتنی خودم که فکر کنم دوست دارم اسمت بزارم شبک مید…
Dast Andazدردوستهای مکاتبهای·۴ سال پیشبرسد به دست دوست خوبم پروکسیما...(میم را)ی عزیزبرای یک دوست خوب.