ناهید یوسفی·۵ ماه پیشحریمدوباره واردِ یک ماجرا، که میلم نیست - ورودِ آدمِ ناآشنا، که میلم نیست - برای خلوتِ هم احترام بگذاریم - به هر کجا که بَنا نیست گام بگذاریم!
ناهید یوسفی·۱۰ ماه پیشفریبســـــتانهرکجا رفتم، زبانش عشق بود - واژه واژه، گفتِمانش عشق بود - هر خیابان لیلیِ مشهور داشت - لیلیاَش مجنونِ دورادور داشت ...
ناهید یوسفی·۱ سال پیشمجنونِ مجازیدورانِ مَجاز است و خیال است و فریب است - این دوره، روایتگرِ تهماندهی سیب است
ناهید یوسفی·۲ سال پیشهُدهُد هادی شدهکنارِ هالهی نورانی ات زانو میزنم و میسوزم در قهوهخانه ی داغِ چشم هایت ....
ناهید یوسفی·۳ سال پیشبهاریه خوانیمگر بهاریه خوانی شود ترانهی ما که یک بنفشه بِروید به روی شانهی ما...
ناهید یوسفی·۳ سال پیشحافظ جان،حرف بزنحافط جان عسلِ اساطیریِ غزل غزلت را همیشهتر از گذشته انتظار میکشم شکر فروشیات ساعت نمیشناسد ....
ناهید یوسفی·۴ سال پیشسماعنیامدم بنشینم، دوباره میچرخمو در حضورِ تو در هر کناره میچرخمبرای چرخه زدن، کنجِ خانه کافی نیستبه کوچه میروم و آشکاره میچرخمنیازمندِ تفأ…
ناهید یوسفی·۴ سال پیشتهران سمّیهوا در هوا، موجِ توفانِ سمّیصدا در صدا، صوتِ انسانِ سمّیبه روی زمین، سرزمینی ندارممن و پرسه در «شهر تهران» سمّیدلِ کوچهها خسته از تنگ روحی…
ناهید یوسفی·۴ سال پیشجنون آمیزساعتبهساعت مشت را بر میز میکوبمتلخ و اَسَفبار و جنونآمیز میکوبمکاری ندارم زیر پایم شیشه یا سنگ استدستم بیاید! بر سر هر چیز میکوبمشی…