حضرت علی علیهالسلام:
الْعِلْمُ مِنَ الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ
یادگیری در کودکی مانند کند و کاری روی سنگ است. (یعنی ماندگار است)
بیت آغازین غزلی زیبا از سعدی:
خرما نتوان خوردن از این خار که کشتیم
دیبا نتوان کردن از این پشم که رشتیم
بیت آغازین غزلی زیبا از صائب تبریزی:
خوابِ ناز از حسنِ روزافزون نشد سنگین ترا
لنگرِ گهواره بود از کودکی تمکین ترا
بیتی از میان غزلی زیبا از صائب تبریزی:
آه کز کودک مزاجیهای ابنای زمان
ابجد ایام طفلی را ز سر باید گرفت
وقایع کوچک، نشانی از دستاوردهای عظیم!: به نقل از کتابی که نامش را در یادداشتهای آتیام خواهم گفت!:
هر یک از کسانی که به غرب میروند بر مبنای حساسیتهایشان چیزهایی توجهشان را جلب میکند که در برگشت برای هموطنان از آن با آب و تاب سخن میگویند.
۳۰ سال پیش هموطنی پس از یک سفر کوتاه مدت به اروپا تنها با یک خاطره بازگشته بود که مکرراً آن را بازگو میکرد. او میگفت: در خانهای که ساکن بودم درخت گردویی بود روزی چند کودک که در پارک مجاور خانه مشغول بازی بودند را صدا کردم و به هر کدام چند گردو دادم و آنها تشکر کردند و خوشحال از پیش من رفتند. لحظهای نگذشته بود که یکی از آنها برگشت و در حالی که یکی از گردوهایش را در دست من میگذاشت، گفت این را اضافی به من دادهاید. ظاهراً به بقیه سه عدد و به او چهار عدد گردو داده بودم!
نمیدانم «برنامهی سندباد» را از شبکهی دو میبینید یا خیر. در قسمتی از این برنامه که دربارهی کشور ژاپن بود، به تفاوت "صندلی بازی" در ایران و ژاپن، به عنوان نمونهای از تفاوت فرهنگی دو کشور، اشاره شد. گویا همین تفاوتهای ریز و مویی است که باعث شده است صندلی ریاست در ایران اینقدر اهمیت پیدا کند که حاضر باشیم گاهی برای رسیدن به آن و یا ماندن بر روی آن، دست به هر کار پلشتی بزنیم.
در مهد كودکهای ايران ۹ صندلی میگذارند و به ۱۰ بچه میگویند هر كسی نتواند سريع برای خودش يه جا بگيرد باخته و بعد ۹ بچه و ۸ صندلی و ادامه بازی تا يک بچه باقی بماند. بچهها هم همديگر رو هل میدهند تا خودشان بتوانند روی صندلی بنشينند.
در مهد كودکهای ژاپن ۹ صندلی میگذارند و به ۱۰ بچه میگویند اگر يكی روی صندلی جا نشود همه باختيند. لذا بچهها نهايت سعی خودشان را میكنن و همديگر را طوری بغل میكنند كه كل تيم ۱۰ نفره روی ۹ تا صندلی جا بشوند و كسی بی صندلی نماند. بعد ۱۰ نفر روی ۸ صندلی، بعد ۱۰ نفر روی ۷ صندلی و همینطور تا آخر. به طوری که ۱۰ نفر باید خودشان را روی یک صندلی جا بدهند!
با اين بازی ما از بچگی به كودكان خود آموزش میدهیم كه هر کسی بايد به فكر خودش باشد و آنها با همین بازی، به بچههایشان فرهنگ همدلی و كمک به همديگر و كار تيمی را ياد میدهند.
در عنوان این فیلم نوشته شده بود: «بازی صندلیبازی - واحد کار همدلی ( کلاس خانم امیدوار )» پس درود به خانم امیدوار و کسانی که «همدلی» را جزو فهرست آموزشی مدارس کشور قرار دادند.
مراقب باش داخل کوزه چه میریزی! چون از كوزه همان برون تراود كه در اوست!
خالق عزیزمان نیز در آیه ۸۴ سورهی اسراء به ما گرا (گراد) داده است:
قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِيلًا
بگو: هر كس بر ساختار و خُلق و خوى خويش عمل مىكند، پس پروردگارتان داناتر است به كسى كه به هدايت نزديكتر است.
«شاكله»، به معناى ساختار و بافت روحى انسان است كه در اثر وراثت، تربيت و فرهنگ، شکل میگیرد.
بعضى «شاكله» را به معناى فطرت گرفتهاند، در حالى كه فطرتها يكدست و ثابت است و آنچه در انسانها متفاوت است، انگيزهها، خلق و خوى، عادات و بافت فكرى و خانوادگى افراد است و عمل هر كس هم در گرو آنهاست.
چه میخواهم بگویم؟
بخش مهمی از شاکلهی هر انسانی که رفتار او را صورت میدهد، در کودکیاش شکل میگیرد. باید آگاه باشیم که ما فقط کودکانمان را تربیت نمیکنیم. داریم برای بخش بزرگ و مهمی از چارچوب رفتاری آیندگان کشورمان، تعیین و تکلیف میکنیم. داریم برگ مهمّی از تاریخ کشورمان را ورق میزنیم.
بدانیم و آگاه باشیم که: هر حرف، رفتار و گفتار ما، به عنوان پدر و مادر، خواهر و برادر بزرگتر، عمّه، عمو، خاله، دایی، شهروند و هممیهن و حتی هر حرف، رفتار و گفتار شخصیتهای داستانی داخل کتابها و کارتونها، دارند ساختمان رفتاری کودکان امروز و مردمان بالغ فردای ممکلت ما را شکل میدهند.
یادداشتهای مرتبط:
سه یادداشت پیشین:
صفحههای پیشنهادی:
یادداشتهای پیشنهادی:
حُسن ختام: ترانه شیرازی «شرتی شپکی» با خوانندگی «جناب محسن بهمنی»