بعدازظهرِ سگی عزیزجان به جانِ خودت من در آن گرما نمیخواستم از خانه بیرون بیایم. اما خودت میدانی که. وقتی بنزینِ ماشین تَه میکشد باید آن را پُر کنی وگر…
آدمک آخر دنیاست، بخند! اگر قحطیِ آدم شود و از من سوال کنند که خواندنِ «مارکس» را از کجا و با چه چیزی شروع کنیم، میگویم ابتدا بنشین و انیمیشن More را ببین.
آکادمیِ داستان | توصیف، صحنه، دیالوگ (جلسه چهارم و پنجم) در کنار توصیف، دو ابزار دیگر وجود دارد. یکی صحنهپردازی و دیگری دیالوگ.
ای کاش؛ عادت نمیکردیم... عادت کردهایم و میکنیم؛ همهمان. به وضعیتی که در آن قرار داریم. چه آن وضعیت، منجلاب متعفنی باشد و چه گلستانی خوشعطر. در هر حال اشتراکی بی…
آکادمیِ داستان | توصیف و تعریف (جلسه سوم) در توصیف کردن، نویسنده زمان را اسیرِ قلمِ خود میکند و هر آنچه را که نیاز است، میگوید و تصویر میکند.
دربارۀ فیلم «طلای سرخ» فیلم طلای سرخ، از ابتدا بر مشکلاتِ طبقاتی و اقتصادیِ موجود در جامعه تاکید میورزد.
آکادمیِ داستان | انواع ادبی (جلسه دوم) پس از دوران اسطوره، بشر اما اندکی رشد کرد و تبدیل شد به کودکی هفت ساله که از غار بیرون آمده و اندکی مسافت طی کرده و حالا منتظر
سه دیدار نیمهشب است؛ تاریکی کمکم جایگزینِ نورِ کلبه های سیمانیِ آدمک ها میشود و بستر، تنِ مردمان را به بالینِ خود فرا میخواند.
نیمه شب در پاریس پس از این که مقدمهی سنگینِ پیرمرد و دریای همینگوی به قلمِ نجف دریابندری شروع کردم، در میانه راه، با فیلمی عجیب به نام نیمه شب در پاریس مو…
آکادمیِ داستان | شروع کار (جلسه اول) پس از این، ابتدا گلوله ای در سرِ مولف خالی کردیم و سپس افتادیم به جانِ اثرش و آن را سلاخی کردیم.