مرسده خدادادی·۱ سال پیشنوشتنهراسی چند روز پیش با دو دوست جوانتر نشسته بودم که یکیشان میگفت به دلیل اینکه حوصله نوشتن متن رسمی و مودبانه ندارد، تا جای ممکن به استادهایش پ…
میرزا صارم·۲ سال پیشبوی نارنج...جهانگیرخان، قربان سرتان؛ از قرار، این مراسلات که گاه به گاه روانه میکنم به جهت عرض حال، اسباب تسلی خاطر این دل بیقرار شده است، همین که ب…
میرزا صارم·۲ سال پیشپاره دل...میرزا جهانگیرخان، قربان سرتان، این دستخط که خدمتتان مرسول میشود، توفیر زیادی با دستخطهای منقبل دارد که به جنابتان مرسول شد، مایهی این…
Nazanin Bagheriدرکیبوردی برای آزادی·۲ سال پیشبله درست شنیدید... چای!چیزهای زیادی هست که بین تمام شلوغی روز میتوانم حواسم را به آنها بدهم تا کمی حالم را جا بیاورد... - ۳
زهرا علیزاده·۳ سال پیش« جان دوباره »"داستان کوتاه در قالب نامه"صابر عزیزم، سلاماز به خواب رفتنت دو روز گذشته، اما برای من دو قرن است که نیستی. میدانم برمیگردی. در این دو روز…
?مادمازل المیرا?·۴ سال پیشجدا افتاده از آدمیانصندوق پست"هیچ چیز دردناکتر از این نیست که فراموش شوی. زمانی همه به تو اهمیت دهند و به دورت بچرخند و از تو استفاده کنند و حالا وجودت را ن…
نوید یموتی·۴ سال پیشنامه به «رفقای خیالی»این متن به بیان تجربه و چرایی نامهنگاری از دیدگاه شخصی میپردازد و مخاطبانش «رفقای خیالی» هستند؛ هر مخاطبی که بتوان با او صحبت کرد.