دختری از تبار ماه(:·۳ ماه پیشرویایی دروغین اما رنگیپستی برای من؛شاید هم برای تو؛تصمیم خواندنش با خودت..
خیال نویس·۳ ماه پیشدختر زیبای هنریمثل هر شب قبل از خواب به آسمان تیره از پنجره خیره شده بودم. بعد از چند دقیقه خواستم برم و بخوابم که پنجره ی یکی از خانه ها توجهم را جلب کرد…
خیال نویس·۳ ماه پیشنیمکت خاطره هادوباره به همان پارک آمدم و همان پیرمرد را دیدم که روی همان نیمکت همیشگی نشسته بود. هر روز ساعت ده صبح می آید و روی همین نیمکت می نشیند. در…
خیال نویس·۳ ماه پیشکلمات گمشدهقلم در دستش به حرکت در می آمد، از حرکت می ایستاد و دوباره به حرکت در می آمد. عادتش بود، همیشه زمان نوشتن با قلم توی دستش بازی می کرد تا شای…
Mani·۱ سال پیشهنوز در قلبم میتپی.شاخه گلای رز رو که تودستمن، مرتب میکنم وزنگ آیفونو میزنم...در نصفه و نیمه باز میشه..مامانت میاد بیرون..با چشمای بی روح و کمی پف کرده از دری…
سجاد حاجیان·۱ سال پیشبه کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟چشمهایش را که باز کرد خودش را روی زمینی پر از علف دید. انگار که به زمین کوبیده باشندش. از جا برخواست بدون اینکه دردی را احساس کند. باغی بو…
جانان·۳ سال پیشپشت شلوغی افکارمدوست داشتن، آخرین داشته هر آدمی است.. …
Hoori·۳ سال پیشقسمت دوم : بدن دوم من (قسمت اخر)خلاصه قسمت اول:+یعنی چی ؟! مگه جای مشخصی نیست ؟_ نه هر جا که تو فکرشو بکنی و خیالاتت تورو بکشونه اونجا من هستم چون من ..قسمت دومربکا : نه ه…
Hoori·۳ سال پیشقسمت اول:بدن دوم منربکا:الارا بنظرت خیالات یعنی چی ؟الارا : میدونی بنظرم خیالات میتونه بدن دومم باشه ربکا : منظورت چیه ؟الارا : خیالات مثل یه دنیای دیگه ای ه…
ارمیا·۴ سال پیشپیل در تاریکی ، توهمات بشری!داستان فیل در تاریکیاز نظرگه گفتشان شد مختلفآن یکی دالش لقب داد این الفداستانی زیبا در مثنوی با عنوان پیل در تاریکی وجود دارد ، خلاصه داستا…