لایکهای پست
راه مدرسه
تعداد کل لایک ها: ۵۲
زردِ سرخِ غمگین.
نمی‌توانم ادامه بدهم، ادامه خواهم داد.
اون تار موت، یعنی آخرین ریسمانمون
زندگی جریان داره ولی من ولتاژ ندارم و درنتیجه مقاومتی نیست!
پس از هر سقوط، پروازِ نفسگیری در راه است... P.A
دوستدار نوشتن :)
"We accept Wesley because we fear Lopez"
جایی که امید وجود ندارد، باید آن را به وجود آورد.
INTJ
~•°stargirl°•~
مستقل تر از باد
در گردش‌ِ گیتی رسد روزی به پایان هر غمی :)!🌱'🎼
گم شده در خلأ...
چیزهایی برای نوشتن هست که هیچگاه نمی شود نوشتشان(علی اکبرامیدی)
«غریب را دِلِ سرگشته با وطن باشد🕊️!»
دانشجوی مطالعات‌فرهنگی، علاقه‌مند به جهان قلم‌ها و کلمه‌ها.
تا مرا رمز حیات آموختند ... آتشی در پیکرم افروختند
استاد دانشگاه ، عضو هیئت مدیره بنیاد ملی نخبگان ، مشاور اجرایی و اقتصادی صنایع ، معاونت اجرایی شرکت پردیس
مدتی‌ست که روح من .. چنان چون خیال من ؛
تهی‌ست ..
تهی !
فقط نویسنده
مشاور اقتصادی و اجرایی صنایع و معادن، استاد دانشگاه، عضو هیئت مدیره بنیاد ملی نخبگان , مدیر عامل شرکت مهندسی مشاور ایرانیان
وارنینگ!! در عمق تاریک قلبم یک بستنی درحال آب شدن است!
یلدام،عاشق لطافت شکوفه های گیلاس و نرمی کاهی کتاب و زیبایی مسحور کننده ی ابر ها☁️یه آدم معمولی که در تکاپوی بهتر شدنه✨
روانشناس بالینی، رواندرمانگر و روانکاو
مراقب خودت باش :)
https://virgool.io/@Arnold
om9510989@gmail.com:ایمیل.یه کنکوری
باید از هر خیال،امیدی جُست _ هر امیدی خیالی بود نخست:)!
Dirk Maassen - Ethereal
•AVkamma :Telegram•
بعدمرگم جای خیرات هرکجانام حسین بودمرایادکنید،السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام کربلایی
سبدگردانی اختصاصی نوویرا با داشتن تجربه چندین ساله موفق توانسته محبوبیت زیادی در بین سهامداران کسب کند. این شرکت زیر نظر سازمان بورس فعالیت دارد
"سر ممکنه که اشتباه کنه اما خون هرگز"
اَلْـحَـمْـدُلِـلَّـه
نیمی قربانی، نیمی شریک جرم، مثل همه.
یه وکیل احساسی عاشق کتاب ها ....گاهی تابلو میکشم و اول راه یاد گرفتن ویولن ..
تا بدانجا رسید دانش من، که بدانم همی که نادانم.
جرعه ای شعله عشق باید، بر مشکات هایمان...
روزمره نویس | حقوق‌خوانده‌ای که عاشقِ دنیای فروید شد.
که داند به جز ذات پروردگار که فردا چه بازی کند روزگار ??
حال بحران زده ام،معجزه میخواهد و بس..
نازنین هستم ( نازی ) به خاطر کنکور وارد ویرگول شدم و همچنان موندگار شدم اینجا
گوينده و مجرى، مدرس و علاقمند به برنامه نويسى
او نیست با خودش.
او رفته با صدایش، اما خواندن نمی‌تواند...
اینجا اتاق درد و دله و چیزی جز همدلی وجود نداره ... .
شاید خالی میموند بهتر بود؛
سر بر شانه خدا بگذارتا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی قصه عشق «انسان» بودن ماست …
و سوگند به هنگامی که از زنِ زنده بگور پرسیده میشود:
به خاطر کدامین گناه کشته شده ای !؟
Programmer
موسیقی جهانی در خود دارد، و زبانی که همه ما آنرا درک میکنیم...? صفحه اینستاگرام من Zaripanahi_21@