نامه صد و دو ( هستمِ تو با هستمِ من فرق داره) علی عزیزم سلامدیروز بالاخره بعد از ۱۳ روز استراحت برگشتی خونه. تو این مدت که فاصله مون از ۲۰۰ و خردی کیلومتر تبدیل شد به هزار و خردی کیلومت…
نامه ی یک گوسفند به خانواده اش ! نامه ی یک گوسفند به مادرش ، سلام مادر ، وقتی ما را به قصاب فروختند و از شما دور شدیم ...
دلتنگی داشتم فکر میکردم به اینکه ..عجیبه!دلم برایت تنگ نشده است و این عجیب ترین قسمت جداییمون ِولی خب اگر بخوام رو راست باشم ..هرشب قبل از خواب به…
بهار... میرزا جهانگیرخان، تصدقتان؛ ایام طولانیست که دستم به نوشتن نرفته است، پیش از این قفل به دهانمان بود که نگوییم و موم در گوشهایمان که نشنویم…
دستور بده مرا تا ابد به خودت تبعید کنند! من جرمی مرتکب شدهام که سنگینترین جرمها است: جرم دور شدن از تو!