Kasra در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۵ دقیقه ماهی از مَه فقط نوری میخواستم تا خانه و کاشانهام نشان دهد ، که عشقبازی م...
بانوی اول در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه نگاه متفاوت یا شاید مریض او.. هنوز میپرستمت، هنوز ماه من تویی
kimia در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه جریان جنونآمیزِ جادو... من خواسته بودم هُشیار باشم، نشد!
بانوی اول در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه جای من بدترین و شاید بهترین اخلاق من اینکه یه روز صبح از خواب بیدار میشم و هی...
مهندس علی دوستی در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه من زنی معدنزادم من زنی معدنزادم. روی کپهای زغال دنیا آمدم. بند نافم را با تیشه برید...
سینا در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه رُخ بر اَفروز که فارغ کنی از برگ گلم... به خاطر ارادت بسیار به کامواولین باری که تو زندگیم به فکر ترجمه کتاب ا...
راتآ:) در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه • تلاطمی از تو>>> • یه مشت حرف ک شب تا صبح تو سرم میچرخه!
Asiyeh mahmoodi در شبنامههایِ زنانه ۳ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه روزمرگیهای تو در تو!!! جدیدا وسواس عجیبی آمده سراغم.البته اصلا نمیدانم میشود اسمش را وسواس گذ...