ورود ثبت نام
  • شب‌نامه‌هایِ زنانه
  • مشاهده تمام پست‌ها
  • ۸۸ دنبال کننده
شب‌نامه‌هایِ زنانه

محفلی برای عاشقان، شوریده‌دلان،‌دردامِ‌دوست‌افتادگان و البته،‌رندان و نظربازان! می‌نویسیم.‌می‌نویسیم از زنانگی،‌تنانگی و قدرتِ عشق‌و‌امیالِ آتشین‌و نگارینِ‌زنانه. از افسونگری‌و‌خنیاگری‌و‌شور. از "فریادِ‌تمایلاتِ‌پنهان،‌توفانِ‌تمنّیاتِ‌انسان"! برای انتشار ِپست‌تان:

kimia
kimia در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

دوشیزه! کرایه شما تا همینجا بود.

دوشیزه! کرایه شما تا همینجا بود.
بازنویسی قسمتی کوچک، از کتابی کوچک.
۴۰
۲۱ پاسخ
Nazanin Bagheri
Nazanin Bagheri در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه

مثل رفتن یونس توی شکم نهنگ

مثل رفتن یونس توی شکم نهنگ
کمی از پرواز بر فراز آشیانه‌ی فاخته، خوانده باشیم؟
۲۹
۱۶ پاسخ
RYRA
RYRA در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

بیا باور کنیم!

بیا باور کنیم!
من میدانم سخت استمن به سختی این روزها واقفممن میفهمم رگ های مغزت درد م...
۱۷
۱۲ پاسخ
مَِهدی
مَِهدی در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه

چهارصد و خورده ای خاطره

آمدم یک آهنگی پلی کنم و بنشینم به نوشتن که موبایلم را دم دست ندیدم. گف...
۱۰
۲ پاسخ
RYRA
RYRA در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

هیولا

هیولا
براش مینویسم خوشحالممیدونی تا وقتی از دستش ندی نمیفهمی که چقدر مهمهمید...
۲۱
۳ پاسخ
هیهات
هیهات در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه

نت‌های آواره

نت‌های آواره
کلمات تقدیم به "صدای گریه بالای دره"
۳۹
۵۵ پاسخ
پیشگوی معبد دلفی
پیشگوی معبد دلفی در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۱۴ دقیقه

آیا فردوسی زن ستیز بود؟

آیا فردوسی زن ستیز بود؟
معرفی کتاب زن در شاهنامه
۳۲
۲۱ پاسخ
خدیجه(فریما)محمودی
خدیجه(فریما)محمودی در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

زن

به آینه که نگا می‌کنم می‌بینم گوشه ی چشام پر شده از چین های ریزی که قب...
۴
۱ پاسخ
هلیا همدانی
هلیا همدانی در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

برایِ فصلِ پنجمِ سال

برایِ فصلِ پنجمِ سال
برای همنشینیدیگر نیامدی.....من صبح های زیادی را که هنوز آفتاب بر سطح ش...
۳۶
۱۹ پاسخ
شهرزاد قصه‌گو
شهرزاد قصه‌گو در شب‌نامه‌هایِ زنانه
۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه

شب هفتصد و سوم یا یه قصه‌ی خفن

شب هفتصد و سوم یا یه قصه‌ی خفن
شهریار. مرد نکونام نمی‌رد هرگز. می‌نویسم و تقدیم می‌کنم این قصه‌ی مفصل...
۳۰
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ›