Fatemeh- Gh·۶ ساعت پیشرفیق قدیمییک... دو...سه... چهار... و هنوز پنج نشده پریدم به سمت پشت بام. هودی سبز تنم. پاکت سیگار توی مشتم و گوشی برای شنیدن موزیک همیشگی توی جیبم. ب…
محسن·۱۰ روز پیشسفری از شب قدر تا باران شیرازسفری دوستانه به شیراز، از شب قدر تا باران قلات. خنده، بازی، جادههای خیس و لحظاتی که در دل سفر جا ماندند!
فاطمه داداشی·۱۲ روز پیشکتاب، باران و جمله سپاسگزاری"روزهایی که فرصت بیشتری دارم، مطالعه کتاب برایم لذتبخشتر میشود. این بار تصمیم گرفتم کتاب "ترس و لرز" غلامحسین ساعدی را بخوانم؛ اثری با ن…
آتنا باقری·۱۶ روز پیشمعشوقه زمینظلمات بود اما مهتاب میتابید. کفشامو در اوردم و آروم روی ماسه ها گذاشتم و به انگشتایی که لای شن ها فرو رفته بودن خیره شدم و لبخند زدم.دلم ت…
Hasti·۱۸ روز پیشتولد دوباره در سایه های خونچند ساعت بعد در اتاق باز شد و مردی بلندقامت و هیکلی در چهارچوب در ظاهر شد. با آرامی به سمت مردی که چند ساعت پیش آدریانو خطاب شده بود، قدم ب…
امین·۲۰ روز پیشیکی دو ثانیهمن هم مثل همه مفتون بوی باران هستم، مجذوب صدای دلنواز و دلتنگ طراوت بعد از آن.از تماشای بارش، هرچند هم طولانی خسته نمی شدم، لذت میبردم و…
آدینه·۲۲ روز پیشزمستان.روز آخر۲۰۲۴تهران برف گرفتهمردم با پالتو های خیس بر میگردند خانه.یکسری از دانش آموزان رفتن مدرسه و دارن امتحان میدن.هر از گاهی هم وقتی می بینند هیچی یا…