mehrpouya kakavand·۴ ماه پیشبلیطبالاخره تونستم بلیط رو بخرمزندگی لای چرخ دنده های نظام سرمایه داری، روح آدم رو عذاب میدههمیشه دوست دارم آخرِ هفته ی آخرین هفته ی ماه رو دو…
Pari·۴ ماه پیشداستان(گل مریم) قسمت دوماز پله های جلوی آپارتمانشان بالا رفت و با دیدن آسانسور خاموش آهی کشید چون طبق معمول برق قطع بود و ناچارا چبایهار طبقه را از پله ها بالا…
✦ ؋ـاطمـہ ساבات جزائرے ✦| نویسنـבه·۶ ماه پیش«آرزوهای در نطفه مانده»مرد خندهی گشادی کرد. دندان نیشِ طلایی رنگش توی چشم میزد:ــ ظرفیت تکمیله بهتره زودتر بری رد کارت بچه جونــ آقا توروخدا، فقط بذارید مربی از…
مَِهدی·۱ سال پیشدرخت گردوی کنار نجاریدرختِ گردوی کنار نجاری هر روز با ترس زندگی میکند.هرطور که شده خودش را سبز نگه میدارد؛ مبادا شاخه های خشکش نجار را به فکر بریدن بیاندازد. گ…
رضا ضیائیدوستان·۴ سال پیشناخنگیررضاضیائی دوستان" این آخریش بود.از صبح پنجتاشون رو از بین برده بودم ولی ششمی خیلی فرز بود و دستم بهش نمیرسید.وقتی که رفتم ناخنگیر بخرم ..…
طیبه ثابتی·۴ سال پیشهمکفهمین که در باز میشود، خودم را در آینه میبینم، به برق چشمهایم زل زده و لبخند میزنم. درها در حال بسته شدن هستند که سریع پایم را جلو میبر…
طیبه ثابتیدرکتاب باز·۴ سال پیشتعبیر خوابحرفهای دکتر را باور نکردهام که بهت زده به جواب سونوگرافی نگاه میکنم. خانم دکتر لبخندی میزند و میگوید: «مبارک باشه، حالا دیگه باید حساب…
مصطفی ارشددرارشد·۵ سال پیش" آلنوش "داستانی سراسر تصویر ، تصاویری که ذهنیت و عینیت را در هم آمیخته کرده و ذهن خواننده را تا پایان با خود درگیر میکند
گم·۶ سال پیشمنظورغمناکترین آواز استمدادش را یافته بود، و تمام قصه همین بود؛ پشت معصومترین پنجرهی جهان نشسته بود و با نگاهی دوخته به درختان سبز باغ اما خ…