Miranda در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه آدمبرفی چهل(چند)تکهنویسی:صبح جمعه بود. پشت پنجره برف، آسمان گرفته بود؛ دل من...
Queen Viana در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه قسم به قلم و آنچه مینگارد. و قسم به تو که نمیدانم کیستی.
Queen Viana در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه شیرینی دانمارکی داغ ما بزرگ شدهایم... اما نه آنقدر بزرگ که همهچیز تمام شده باشد.
سارا - پ (پاییز) در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه مُسكن هاى شخصى غصه ها را بايد ديد و انكار نكرد؛ عبور كرد
Queen Viana در داستانطوری! ۱ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه به دَرَک، بیا بنویسیم. این قانونِ یه اقیانوسِ عاشقه.