Miranda در داستانطوری! ۲ سال پیش - خواندن ۲ دقیقه چهل تکه ی اشعار اشعاری که سراییدم، فقط به این امید که کلمات یک بار هم که شده از ته قلب...
آتنا در داستانطوری! ۲ سال پیش - خواندن ۱۳ دقیقه تا تو در ذهن منی جایی برای درس نیست؛ کمتر اینجا سر بزن، این ترم مشروطم نکن. (در باب عاشقی و این دک و داستان...
می چین در داستانطوری! ۲ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه ماسک خندان سالیان دور را به یاد میآورم.بی هوا گریه میکردم.به خاطر چشمهای پف کر...
ali.heccam در داستانطوری! ۲ سال پیش - خواندن ۱ دقیقه من، خودمم نه تو! با ساختمانهای بلندی که ساختم، خود را از دیدن غروب خورشید محروم کردم!
HEDIYE.K در داستانطوری! ۲ سال پیش - خواندن ۶ دقیقه نامه، لوبیا سبز و کمی بابونه! نوشته شده در طول و عرض جغرافیاییِ زمان.