یلدای یلدانیزه در داستانطوری! ۶ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه aging چرا زمان انقدر عجیبه؟ کم‌کم داره ازش خوشم میاد!
Miranda در داستانطوری! ۶ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه تابشِ باران پژمرده خواهم شد روزی، خوب می‌دانم؛ولی تا آن روز، قدر دنیایم را، خوب می...
یادداشت‌های‌یک‌دیوانه در داستانطوری! ۶ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه آخرین روزی که رفتم مدرسه + خاطرات به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقیست=)
YUNA در داستانطوری! ۷ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه بارانی که دشت را خشک می کند... زین پس باران نخواهد رقصید. از این پس باران دشت را خشک خواهد کرد و گل ل...
