Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

مرضِ انسانیّت!

داستانی بر پایه‌ی واقعیت:

بعد از مدت‌ها، چند روز پیش دیدمش. یکی از هم‌کلاسی‌های قدیمیم رو می‌گم. یکی از همون هزاران آدمی که در طول زندگیم، بهش برخورده بودم و کم‌کم داشتم برای همیشه فراموشش می‌کردم. بعد از احوالپرسی، بهم گفت:

  • هنوز همون مدل مو! هنوز همون مدل لباس و شلوار! توی سی سال پیش موندی!

می‌خواستم بهش بگم:

  • به‌جاش تو خیلی عوض شدی! نه اون مدل مو و نه اون مدل لباس و شلوار! نزدیک بودن نشناسمت!

ولی چون این قبیل مسائل رو شخصی می‌دونم، این حرف رو بهش نزدم و با این جمله، بحث رو جمع کردم:

  • من ترجیح می‌دم توی همون سی سال پیش بمونم!

برای محکم‌کاری، چون موقعی که به هم رسیدیم، داشت می‌لنگید. از علّت لنگیدنش پرسیدم و گفتم:

  • خدا بد نده، چرا می‌لگنی!
  • خدا که هیچ‌وقت بد نمی‌ده، چیز خاصی نیست. خیره.

کلّی خاطره‌بازی کردیم تا رسیدیم به درد و دل کردن در مورد زندگی الانمون. وسط درد و دل‌هاش رسید به جایی که گفت:

  • چند وقتیه دور از جونت یه مرضی افتاده به جونم!
  • ان‌شاءالله بلا دور باشه، چه مرضی؟
  • مرضم اینه که هر کس دردش رو بهم می‌گه، چیزی نمی‌گذره که کم و بیش همون درد می‌افته به جون خودم!
  • مگه می‌شه آخه؟ چطوری؟
  • چند دقیقه پیش ازم پرسیدی چرا می‌لنگی، این لنگیدن هم از همین مرضیه که بهت گفتم. به خدا دیروز که رفتم به مادرم سر بزنم، هیچیم نبود. وقتی رفتم پیش مادرم، بنده‌ی خدا از پا درد نالید. بردمش دکتر، براش دارو گرفتم و رسوندمش خونه. هنوز تو فکر درد پای مادرم بودم که یهویی دیدم خودمم از پا درد دارم می‌لنگم. سه چهار هفته پیش هم یکی از بچه محلّی‌هامون از مشکل قلبیش بهم گفت، خداوکیلی هنوز نیم ساعت نگذشته بود که دیدم قلب خودمم درد می‌کنه. نمی‌خوام سرتو درد بیارم، ولی فقط این یکی دو مورد نبوده، یه عالمه موارد دیگه هم بوده.
  • مرد مؤمن! اگر این مرضه، خدا کنه به جون همه‌مون بیفته!
  • [با تعجّب] برای چی؟
  • والّا اینی که تو گفتی مَرَض نیست. اگرم باشه، درد و مرضِ انسانیته. این‌قدر به دردِ دیگران عمیق می‌شی که همون درد می‌افته به جون خودت‌. روحت این‌قدر رقیق و لطیف شده که سریع درد بقیه رو کپی می‌کنه روی جسمت‌.

شماره همراه هم رو گرفتیم و جدا شدیم. ولی هنوز داشتم به مرض دوستم فکر می‌کردم و به این‌که: «اگر همه‌‌ آدمای روی زمین، به این مرض دچار می‌شدند، دیگه این‌قدر همدیگر رو اذیت و آزار نمی‌کردند!» یهویی احساس کردم پام درد می‌کنه، به خودم یه نیشخندی زدم و گفتم: «تو رو خدا بی‌خیال: تو و دردِ انسانیّت؟! تو قبلشم پات همچین سالمِ سالم نبود!»

به نقل از «آرامشِ فلسفی: کتابِ راهنمای اپیکتتوس، به روایت سَم تورود»؛ اگر جای دیگران بودی!:

هنگامی‌که پسر همسایه‌ی ما پنجره‌ی خانه‌شان را می‌شکند، احتمالاً می‌گوییم: «آه، خُب، اتفاقی است که پیش می‌آید.» امّا اگر پنجره‌ی خانه‌ی خودت شکسته بود، چه واکنشی نشان می‌دادی؟ باید همان واکنشی را نشان دهی که وقتی وسیله‌های همسایه‌ات خراب شد، نشان می‌دهی.

در مورد چیزهای مهم‌تر نیز همین‌طور است. اگر فرزند یا همسر همسایه‌ات بمیرد، طبیعتاً با خودت می‌گویی: «از این اتفاق‌ها می‌افتد. همه‌ی ما روزی می‌میریم.» اما اگر بچه‌ یا همسر خودت بمیرد، شیون و زاری می‌کنی و از سرِ اندوه و ناامیدی می‌گویی: «کاش هرگز زاده نمی‌شدم!»

هرگاه به مصیبتی گرفتار آمدی، از خود بپرس چه واکنشی نشان می‌دادی اگر کس دیگری در همان موقعیت بود.

و سعدی عزیز در بوستان، باب اول در عدل و تدبیر و رای، چنین سروده است:

شبی دود خلق آتشی برفروخت

شنیدم که بغداد نیمی بسوخت

یکی شکر گفت اندران خاک و دود

که دکان ما را گزندی نبود

جهاندیده‌ای گفتش ای بوالهوس

تو را خود غم خویشتن بود و بس؟

پسندی که شهری بسوزد به نار

اگر چه سرایت بود بر کنار؟

به جز سنگدل ناکند معده تنگ

چو بیند کسان بر شکم بسته سنگ

توانگر خود آن لقمه چون می‌خورد

چو بیند که درویش خون می‌خورد؟

مگو تندرست است رنجوردار

که می‌پیچد از غصه رنجوروار

تنکدل چو یاران به منزل رسند

نخسبد که واماندگان از پسند

دل پادشاهان شود بارکش

چو بینند در گل خر خارکش

اگر در سرای سعادت کس است

ز گفتار سعدیش حرفی بس است

همینت بسنده‌ست اگر بشنوی

که گر خار کاری سمن ندروی

مطلب قبلی:
https://virgool.io/MePlusBook/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA%D9%86-rqgiwnazky6b
دوستان علاقه‌مند به "نوشتن"! به گاهنامه‌ی شماره بیست، سر بزنید و برای موضوعات مطرح شده در آن مطلب بنویسید و در صورت برنده‌شدن، کتاب جایزه بگیرید. چشم به هم بزنید شهریور تمام شده‌!
https://virgool.io/dastan22/%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%DB%B2%DB%B0-lsycdsh90bkk
پُست‌های نوشته شده برای موضوعات گاهنامه‌ی شماره بیست، تا این لحظه (به ترتیب):

یک عصر تب‌دار (کلاژ نویسی) اثر Lavenderfantasy

روز جهانی نام‌گذاری خودرو آشغال در ایران! (تا کی آشغال دیروز و اعجوبه امروز؟) اثر ali nn

تنها نوشته است که می‌ماند! اثر ♦ P⩑R§Δ ♦

آوای خالی اثر حباب

دغدغه‌های (زندگی) من اثر نگین

# محبوب من! اثر آتنا مهرانفر

ویرگولی که هست و ویرگولی که میخواهم! اثر آتنا مهرانفر

نور را باید دید :) اثر Evil angel

روایت یک شکست اثر fatemehjavahery

قصه های مادربزرگه اثر حباب

پرفسور پیکان‌سوار! اثر سهیلا رجایی

برای یک جمله‌ی ناتمام اثر Sadra.M.P

کلاژنویسی| حقایق افکار اثر Miya

اگر روزی تیلیاردر شوم! اثر ali nn

ضرب‌المثل‌های محلی: به زبان مازنی اثر ali nn

پُستی مخلوط! (پست تکانی سابق) اثر سهیلا رجایی

زمین لعنتی نیست چون ما غیر ممکن را ممکن می‌سازیم! اثر ali nn

آیا پروانه شدن ممکن است؟ اثر صحرا مرنجانی

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم! اثر قدیمی

روزی روزگاری در ویرگول! اثر سیبک

#حیف نیست؟ اثر HEDIYE.A

اگر تیلیاردر بشم! (که نمیشم?) اثر نگین

شب گذشته یوستین گوردر را در خواب دیدم؛ او حرف های سنگینی میزد. اثر HEDIYE.A

کلاژنوشته! اثر Impossible Person

چرا من مثل الکس هانولد نشدم؟ اثر علی دادخواه

زلف بر باد مده اثر آنیتا

صعود آزاد و درس‌های آن برای زندگی اثر سارا یحیایی

مطلب serendipity اثر HEDIYE.A

رژه با کفش پاشنه بلند اثر زهرا اکبریان

اگر روزی تریلیاردر شوم! (یک) اثر فاطمه نصیری خلیلی

خدایی که من شناختم... اثر راستین گُلی

اگر روزی تریلیاردر شوم! (دو) اثر فاطمه نصیری خلیلی

رؤیای برنده‌شدن اثر فاطمه نصیری خلیلی

امیدوارم در پست بعدی، اسم شما و مطلب‌تان نیز جزو این فهرست دوست‌داشتنی باشد.

اگر وقت دارید: به نوشته‌های هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسم‌ِ‌الله.
حُسن ختام: دو آهنگ زیبا از مرحوم ابراهیم منصفی:
https://soundcloud.com/parissai/vilxvl9st4dj?in=nargol-banoo/sets/creative-persian-music

پیشنهاد می‌کنم این آهنگ خیلی معروف مرحوم منصفی را هم بشوید:

https://www.aparat.com/v/7xiZT/
حال خوبتو با من تقسیم کنانسانیتداستانکتابهمدردی
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید