♀ : امروز صبح که رفته بودم خونهی مادرم، با زنداداشم بحثمون شد.
♂ : اون که خیلی کم حرفه!
♀ : آره راست میگی، سالی یه بار حرف میاد، اونم موقعی که برف میاد!!
♂ : امروز که فقط بارون اومد!
♀ : مسخرهبازیت گرفته؟!
♂ : نه، حالا سر چی بحثتون شد؟
♀ : سر خیلی چیزا!
♂ : مثلاً؟
♀ : سر عمل زیبایی!
♂ : برای چی؟
♀ : اون نه گذاشت و نه برداشت، یهویی تیکه انداخت که تو کم کم داری همه جات رو عمل زیبایی میکنی، منم بهش گفتم من همیشه یکی از دغدغههام اینه که تو بعد از مرگت، تجزیه میشی یا نه؟!
♂ : منظورت چی بود؟
♀ : منظورم این بود که همه جاش رو جراحی پلاستیک کرده، پلاستیکم که میدونی ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ سال طول میکشه تا تجزیه بشه!
♂ : حرفِ سنگینی بهش زدی، وقتی این رو بهش گفتی، چی گفت؟
♀ : یه مشت حرف مُفت!
♂ : مثلاً؟!
♀ : گفت چند وقت پیش که یه جا (نمیدونم کدوم قبرستونی!) رفته بوده مهمونی، اونجا یه نفر دراومده گفته، خواهر شوهرت هر جاییش که قابل دیدنه، عملِ زیبایی کرده، اون جاهاییشم که قابل دیدن نیست، اللّه اعلم!
♂ : خُب، تو بهش چی گفتی؟
♀ : گفتم اون یه نفر شکر خورده با تو، من فقط دماغمو عمل کردم، اونم فقط به خاطر اینکه توی بچگیم شکسته بود!
♂ : مگه دماغت توی بچگی شکسته بود؟
♀ : تو طرف منی یا طرفِ اونا ...؟!
♂ : من طرف حقم!
♀ : آره ارواح عمّت!
♂ : حالا گیریم دماغت شکسته بود ... و ... و ... و ...تم شکسته بود؟!
♀ : داری یه کاری میکنی اون روم بیاد بالاها!
♂ : گیریم اونجاهاتم توی بچگی شکسته بود، ...تو که میخوای پیرسینگ کنی چی؟
♀ : پیرسینگ که اصلاً عمل حساب نمیشه!
♂ : عزیز من ماشین نیست که تصادف کنه، بدون رنگ درش بیارن، بالاخره باید یه جوری اون حلقه رو بندازن اونجا یا نه؟!
♀ صحنه را با حالت قهر ترک میکند و نیم ساعت بعد آرایشکرده و در حالیکه دستهی یه چمدان چرخدار کوچک را گرفته، دوان دوان و با عصبانیت، به طرف در خروجی میرود.
♂ : کجا داری میری؟
♀ : همون قبرستانی که باید قلمای پام رو میشکوندم و ازش بیرون نمیاومدم تا بیام خونهی آدم بیلیاقتی مثلِ تو!
♂ : من غلط کردم، تو اصلاً هیچ جاییتو عمل نکردی، تو اصلاً ارگانیکترین زن دنیایی. خوبه؟ حالا برگرد!
♀ : برو آبجیتو مسخره کن که رفته یه پراید پارک کرده توی دهنش!
♂ (با تعجّب): آبجیم پراید توی دهنش پارک کرده؟! حالت خوبه؟ آخه چرا هذیون میگی؟!
♀ : هذیون نمیگم، آبجی خانمت، برای اینکه دندوناش ردیف بشن، رفته خدا تومن داده سیم گذاشته!
♂ : خُب آخه بنده خدا دندوناش خیلی ناجور بودند!
♀ دستهی چمدان را ول کرده و به سمت مرد خیز میرود، با او صورت به صورت شده، دندانهایش را به هم چسبانده و لبهای پروتز کردهاش را تا جایی که میتواند بالا گرفته و از طرفین میکشد و میگوید: خوب نگاه کن، دندونای من کج و کولهتر هستن یا خواهرت؟!
♂ : آخ آخ چهطوری من تا حالا نفهمیده بودم، خداییش دندونای تو!!!
♀ : آخه تو کی به من توجه میکنی که بفهمی دندونام چه شکلیان! من پدر خودمو درآوردم، یه نگاه عاشقانه به من ننداختی!
♂ : عزیزم! این حرف رو نزن، من تموم حواسم به توئه!
♀ : (صدایش را نازک کرده و با عشوه و اطواری مردافکن): عشقم! پول میدی برم برای دندونام سیم بذارم؟
♂ : عزیزم! خواهر من اگر یه پراید پارک کرده توی دهنش، من باید یه دنا پلاس توربو تو دهنِ تو پارک کنم، اون وقت ماشین زیر پام هنوز یه پراید مدل هشتاده، تو رو خدا یه کم رحم داشته باش!
♀ دوباره به سمت چمدانش رفته و خیلی مصمّم به سمت در خروجی گام بر میدارد. موقع خروج این جمله را با عصبانیّت میگوید و در را محکم میبنندد و میرود: هر وقت یاد گرفتی به زنت احترام بذاری، بیا دنبالم وگرنه الکی نیای خونهی مادرم، موسموس کنیا!
♂ (فریاد میزند): سر به کدوم بیابون بذارم خداااااااا؟!
گفتوگوهای پراکندهی شماره قبل:
مطلب قبلی:
دوستان علاقهمند به "نوشتن"! به گاهنامهی شماره بیست و یک، سر بزنید و برای موضوعات مطرح شده در آن مطلب بنویسید و در صورت برندهشدن، کتاب جایزه بگیرید.
پُستهای نوشته شده برای موضوعات گاهنامهی شماره بیست و یک، تا این لحظه (به ترتیب):
من و یک لنگه جوراب اثرِ قدیمی
دوستت دارم :) اثرِ ♦ P⩑R§Δ ♦
دزد کاکل به سر های های?♀️ اثرِ نگین
قشنگ ترین های عمرم، تا امروز، تا اینجا! اثرِ یارا?
سفرنامه بشرویه | بسیار سفر باید تا پخته شود خامی! اثرِ mohsen mahmoodzadeh
دوستت دارم مثل... اثرِ مصطفی محمدی
دوستت دارم، مثل سگ اثرِ Soshyant
دوستت دارم مثل... اثرِ کانر
دوستت دارم مثل ... ( گاهنامه دست انداز ) اثرِ ali nn
دوستت دارم مثل ... اثرِ فاطمه نصیری خلیلی
دوستت دارم مثل...یک جن عاشق! اثرِ صدای ماه
دوستت دارم، مثل ... ! اثرِ paree.s
قشنگ ترین های عمرم: خانه! اثرِ نآهید محمدی:)
وجدان وجدان ها را دست کم نگیرید! اثرِ ???????
دوست دارم مثل… :) اثرِ Miya
قصّهای، برای جلب رضایتِ قاتل!( گاهنامه دست انداز ) اثرِ ali nn
دوستَت دارَم مِثل:) اثرِ ʑ.ɘ
دوستت دارم مثل دوست داشتن اثرِ مینو
پنجره اثرِ ناهید محمدی
یکی از قشنگ ترین های من و خیلی ها؛ نوعی سبک ایده آل زندگی اما خیالی اثرِ Masih
پارادوکس یک استکان همین حالای ساده با دو قاشق مربا خوری خیال در ساعت ۲۵ نیمه شب اثرِ Masih
مرگ من تماشایست :) اثرِ ???????
دوستت دارم مثل... اثرِ ࿇Koner࿇
عزیزم دوستت دارم اثرِ L.E.Na
رفتارهای ما پیچیده است! اثرِ پروکسیما میم را
آن موقع ها...! اثرِ paree.s
مضارع التزامی اثرِ Masih
رسیدیم! اثرِ س.مرتضی موسوی
روتین خسته کننده ی زندگی ام در این روز های بی تو بودن اثرِ paree.s
قصه ای برای قاتل عزیزم! اثرِ یارا?
اتفاقاتی که میافتند! اثرِ paree.s
غروب پاییزه اثرِ هادی اقبال
گربهای که تمام فلافلهای شهر را خورد اثرِ Salarovski
اسکله اثرِ احمد نهازی
{متن} | باید برم اثرِ سورنا
من زنده ام اثرِ ♡ ?????? ?????
همین که سوار شدیم کافیه! اثرِ ࿇Koner࿇
به احترام تو + دعوتنامه اثرِ Sadra.M.P
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام: