(INTP)جهان هر فرد، به اندازه وسعت فکر اوست." خونم جوهر خودکارمه" دانشجو معلمِ فرهنگیان| امورتربیتی
یه یادگاری دوستانه برای تاریخ ویرگول
سلام . میدونید که از واژه ی سلام خوشم نمیاد و تاجای ممکن درود میگم.دلیلش هم ابتدای این پست گفتم.به هرحال کم انرژی بود.پس؛ درودددددد! حال و احوالتون چطوره؟( آشنا نیست؟:)
این پست قرار نیست اسپین آف باشه یا درباره مشترک مورد نظر. قرار نیست از آینه سحرآمیز و من برای من بگم.یا دلنوشته ای برای پدری باشه که کولر رو خاموش نمیکنه.یا دفاع از حقوق بانوان.از تولدم خبری نیست.دلتنگی هنوز رفع نشده ولی پادکست دلتنگی هم حتی نیست.یا نامه ی یواشکیم برای دلبر خیالیم که هیچوقت بدستش نمیرسه.پی بردن به حقیقت و گریستن بابتش هم در کار نیست.لازم نیست دل رو با نخ و سوزن بدوزم چون بخیه خورد.حتی خواب در بیداری دیگه تکرار نشد.اینجا نیستید که اصول برنامه ریزی سال جدید رو بخونید. حتی لازم نیست اصول مخ زنی رو آموزش بدم خودتون استادید :)
اینکه موکبانگ چیه به ما مربوط نیست؛ حداقل توی این پست.فقط آمار بازدید فضاییش قابل تامله!!!!! پنج رقمی اخه؟! معلومه ایرانی ها سین زدن یا بازم بگم:))
کتاب خودم جنجال وصف ناپذیر دو قلب اتمی ؛ ن اینم نیست.
لابد می پرسید پس قراره تو این پست چیکار کنیم؟
حدس میزنید از این فکت ها باشه؟ خاطره دوچرخه سواریم باشه؟ درباره ی استایلم باشه؟ عشق دروغین؟ عکس نی نی؟ تنها پرسشنامه ی من در ویرگول؟ درباره ی اینکه چرا دیگه جملات انگیزشی نمی خونم؟ دارک وب؟ یا اینکه ساعت صفر حقیقت داره یا نه؟ له کردن وسایل زیر چرخ ماشین؟پنیک؟دیپ فیک؟حقه هایی از زبان بدن که نباید بدانید؟ پست هایی که میگقتم خالیه و باور نمی کردید؟خاطرات خونین من با جوجه رنگی های تابستونی؟پست خوردنی؟پوزخند زدن به کرونا این و این؟ یا اینکه چطور کتاب رو قورت بدیم؟
یادش بخیر ۵۰ تایی شدن:)
نه نه هیچکدوم از حدس های شما نیست. بلکه قراره چند دقیقه ای دورهم حال خوب داشته باشیم. یحتمل این آخرین پست من در سال 1400هست. البته اگر پست مجله مرکبم منتشر نشه.(پست آمار بازدید سال 1400 متعاقبا گذاشته خواهد شد:برای خودم هم مهمه چقدر مطالعه داشتم و چقدر نوشتم؛ هرچند که کیفیت مهم تر از کمیت و آمار ارقامه) این روزا وقت کمه و مشغله بسیار؛ کارهای آخرسال و جمع بندی.بستن کوله بار سال قدیم و زدودن محنت و خاطرات تلخ 1400 و پشت در گذاشتنش ساعت 9 شب.
البته اینا چیزی نیست که انکارش کرد یا ازش فرار کرد. بلکه باید یه گوشه ی پس ذهن باشه تا عبرت گرفت و اشتباهات قبلی رو تکرار نکرد. یه اشتباه رو دوبار تکرار نکنید ؛ اشتباهات دیگر رو امتحان کنید ،باور کنید یا نه ،ما با همین آزمون و خطا ها زخمی میشیم و بزرگ میشیم.اما مرورشون نبایست باعث حسرت و افسوس و نمک پاشی به زخم سرباز یا سربسته باشه. از طرف دیگه سخت مشغولیم به بستن چمدان پربار و غنی برای بدایت سال نو.یه توشه ی راه برای عمری دوباره، 365 روز دیگه که من و شما خالقش هستید و جدا از قلم تقدیر که بی تقصیر نیست، قلم پرجوهر تر و اصلی دست خوده خود شماست :
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست / در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
غم دنیا رو پیشی برد .
آماده شو برای رویارویی با سفرجدید،آدمهای جدید،ماجراجویی جدید،خاطرات جدید و یه سال جدید:)
پس پیشاپیش و پساپیش و هرزمان که این پست رو دارید میخونید..
×عیدتون خیلی مبارک×
البته میگویند هر روزی که شاد بخندی و حالت خوب باشه عیده پس مطرب جام باده ده و پایکوبی کن...
یادش خیلی خیلی بخیر اولین پست من 20 مرداد سال 1399 منتشر شد. البته قبل از اون هم بدون ساخت حساب کاربری گشت و گزاری روح طوری داشتم. خلاصه یکسال و اندی است قریب به دو سال در کنار شما هستم. روان نویستون:)
روان نویس ایهام داره ، دقت کرده بودید؟ روان: ذهن روان: سلیس و گویا + نویس = روان نویس
حالا شما هرکدوم که دوست دارید رو بپذیرید یا همون مهسابانو.
باری به هرجهت ...این روان نویس در کنار شما روان نویس شد.در کنار شما آموختم،خواندم،نوشتم،دوستانی یافتم روان تر رود زلال...دقایق ارزشمندی رو اینجا سپری کردم. درس ها گرفتم و تجربه هایی کسب کردم؛ هم تلخ و هم شیرین مثل بادوم یا شکلات! البته شیرینیش انقدر بیشتر بود که تلخیش در برابرش هیچ و پوچ و ناچیزه. کسانی که حتی یک بار با من همکلام شدن میدونن مباحثه طلب هستم و از بحث های منطقی و مناظره در موضوعات مختلف چقدر لذت می برم. خلاصه ی مطلب که اگر جایی سوتفاهمی پیش اومد،نقدی بجا یا نابجا احیانا اگر بوده، قضاوت یا هرچیز دیگه....به بزرگی خودتون ببخشید. من یک عدد پناهنده ی ویرگول هستم ؛ از اینستا فراری و از تلگرام ربوده شده. دلزده و دلگیر از شبکه های اجتماعی... و سرخوش و سرمست در ویرگول! شاید یک روز من هم برای کنکور هجر کردم؛. ببینیم کی برامون آش پشت پا میپزه. اما فعلا تا آن روز باید قدر همو بدونیم: چراکه هست را قدر ندانی میشود بود و گاهی خیلی زود دیر میشه.
چند روزی هست که 200 تایی شدم یا همون200 k. خواستم بگم هر یک دنبال کننده ویرگول شرف داره هزار و صد مرتبه به صدتا فالور ایسنتا؛
به این تودهی خوش استقبالِ بد بدرقه. اونجا بلاگرها، حمایت و استقبال از شو آف میگیرن و اینجا طرز تفکر و چیدن لغات کنار هم لایک می گیره.به هوش باشید و به گوش که برای تک تکتون ارزش قایلم و برای نوشتن پست ها از جون دلم مایه میگذارم ؛ گاها ساعت ها و تفکر روی محتوای نوشتن، روزها زمان میبره تا چیزی که لایق نگاه شما باشه رو آماده کنم. خواستم بگم مرسی که هستید و بودید. بعضی ها بیشتر...برای من خیلی عزیزید:) خلاصه امیدوارم که کسی از قلم نیفته . آماده اید؟ بریم که داشته باشیم . ترتیب اسم ها خیلی مهم نبود برای من ؛ برای شما هم نباشه خخخ.
"200 تایی شدنت مبارک" از ایشون شروع کنیم. یه
هوادار و طرفدار دو آتیشه .دنبال ارتقای شخصی و تعالی.جزو اولین کامنت ها و باید بگم نصف فالور های منو ایشون تشکیل میده . به دلیل اکانت های متعدد. جالبه هر پست رو هم با چند اکانت لایک می کنه و کامنت میگذاره. جدا از اینها بشدت با معرفت! اینو موقع مسدودیت ویرگولم به عینه ثابت کرد. و انتشارات جهشش... دمت گرم داداش کوچیکه ؛ بمونی همیشه .
از بزرگان ویرگول....
سلبریتی تیک آبی ویرگول نیاز به معرفی داره؟ جناب دست انداز به مشابه روغن موتور..نه! خود خوده موتور ویرگوله که پست هاش باعث میشه کلی به فکر و واکاوی وادار بشیم.جهت شناخت بیشتر؛کاری از آقای حجت عمومی.
آقای آذرخش عزیزی عزیز مشابه پدر دلسوز در ویرگول که هیچوقت خاطرات و تجربیات زیباشون رو دریغ نمی کنند. از قدیمی ها و نوستالژی های ویرگول. روایت هست یه زمان با دست انداز دوتایی تو سرور های خلوت ویرگول گل کوچیک و هفت سنگ بازی می کردند. جدا از اینها ایشون تو کارای فنی و اختراع هم حرف اول رو میزنه. این پست شما رو بیشتر با وی آشنا میکنه.
دو نفر از متفکران جذاب و با خردانِ زمان ویرگولی ،که من همیشه با هم اشتباه می گیرمشون .اگرچه از دو دنیای متفاوت هستند. آقا بهنام و آقای اَرکانی.
سلطان مقالات طولانی و عمیق. آقای سبحانی.
مادر مهربون ویرگول،یادمه خانم معلم ما بوده و هستید . آنیتا خانم بزرگوار ؛ یه بانوی تمام عیار.
پدربزرگ نوجوانان ویرگول ؛ کسی نیست جز جناب وحید.را . نوجونا خیلی باهاش حال می کنند ما نیز هم ...
سوشیانت عزیز که به تازگی تلفظ درست اسمشو یاد گرفتم. و شاید خودش نمیداند که وقتی نوشته ها رو میخونه و ادامه میده چه قندی در دل آب می کند.
جناب کرامتی(بشدت از رسمی صدا شدن متنفرن ما هم اصراری نداریم) آقا مهدی ؛ فیلسوف ویرگول،بله سوای قلمشون ، دقیقا از همون آدما که اصلا از مصاحبت باهاشون خسته نمیشید بسی که خوش فکر و خوش صحبت هستند.
پروکسیما خدای آزمایشات،شیمی پرست و هرجا علم باشه، هست.
مسیح خان که نبود و حالا هست؛ خوش برگشتی ، اولین کامنت اولین پست ویرگولم رو گذاشت ؛ چه ذوق مضائفی برای جواب دادن داشتم!
پیدا شد! گم نشوی بدهی بر بادم!
گم شده؛ باشد که پیدا بشوی ...من نیز گم شده ام!
لیزارد : به اسمش نگاه نکنید ؛ ی قلب داره ب چه بزرگی . تازه فهمیدم چه لوکیشن نزدیک به همی داریم به امید دیت،بریم خرید عید. بماند که اولا فکر میکردم پسری.
سیبک= سیب سلامتی هف سین ما باش...
دختر جنوب ، دختر خوش ارتعاش جنوبی .آخرش هم نفهمیدم چرا بلاک بودم ؛ مهم الانه. ولی هنوز پست های من آغشته به کامنت های تحلیلی بلند بالات نشده . منتظریم.
یلدا پشم چی:از اون دختر های به اصطلاح cool(علم فیزیک مدیون مطالعات تو خواهد بود)
دریک : سید خوش می نوازد
کامیاب ! کمیاب؟ رپکن! دارای ذهن مثبت درجه سه .صداق هدایت و آدری هپبورن هم می دونند که از بحث خوشش نمیاد.
آتنا =به تازگی مه دخت ،پشت کنکوری و درسخوان.امیدوارم که بترکونی و بیای اینجا خبرشو بدی!
محمد امین= مشاور تحصیلی خود را از وی بخواهید.
بانو سهیلا رجایی، به مشابه قلم طنزپردازتون نیست در یک کلام.
بانو شیما صداقت :کاش همچنان بودید و می نگاشتید تا نشون می دادید مزدوج شدن، محدودیت نوشتن نمیاره..
سالار قلم! به راستی که بازی با کلماتش انگار که منشائی جز ذهنش دارن. قلمت رو فوق العاده می پسندم گویی حرف هایی که نمی تونم بزنم رو مینویسی!
سورنا=مفتخر به تفنگداری مرکب و چه کاور هایی!
میرا: عجب شعرایی انصافا ! قاب اتاقم شدن...مرسی
مارال خانم عباسی : ایشون خودش رو مادر ویرگول می دونه! ما هم باز اصراری نداریم و خانم ریش سفید رو انکار نمی کنم و می شیم مهسا کوچولوی خودت.
دهکده ی کیوت ها: کیوتم از هر 10 کلمه ی کیوت 9 تاش کیوته کیوتم.
نیلوفر احمدی : یه رفیق حال خوب کنه درجه یک و با مرام.
پیکونیکو: که اولش پینوکیو خوندمت.
آقای آراد جمشیدی: خوندن متناش بدون ویسکی و ودکا درد داره( همچنین رماد) از متن هاش هم تعریف نکنید که فکر میکنه هندونه گرفته :)
علی nn3 : یه ماشین باز حرفه ای و قهار
میلو: یه دانشجوی درگیر رزومه ها ،پایان نامه و پروژه ها و...
آرتا... 20: هم بیسته دیگه
الهام :خاطراتش باحاله.
نازنین باقری: بی صدا همه جا هست و لایکاش می رسه
آتنا مهران فر : طرز تفکرت رو دوست دارم . و باید بدونی تو کاستن فعالیت مجازی، دورادور الگوی من بودی.
هستی خانوم: مثل خودم فن علی یاسینی !
بهاری :با اون صدای قشنگش همه جا حضور داره ،حالا اون به من اینو میگه . بالاخره کی بیشتر؟<=>
آقای هککام: نوشته هایی با بوی قهره زیر نور رنگین کمان.
هم نور هم امید :خودش مثل اسمش قشنگه . نامه های نابت به دختر نداشتت با روح و روان قلبمون بازی میکنه.
آقای قهرمانی: یه برنامه نویس خفن(بهترین واژه برای توصیفتون) و خبره . که با مجله ی عالی اینترن ++ مبانی برنامه نویسی رو ازشون یادگرفتم.
آقای هادیان حقیقی : در باب نقد آموزش و پرورش وکتب درسی،انتخاب رشته،ملزومات دانشجویی و دانشگاه ،عالی عمل میکنند.
محمد متین: با اون پروفت احساس میکنم خود آقای آلبرت انیشتین بهم بازخورد میده.
سایه روشن :همچنان همیشه نقادانه نقد کن که سخت محتاجیم.
بید بی ثمر : بید بی ثمر نیست ؛ سایه داره
ریرا : مثل فرشته ها می مونی :)
آیا این miya با این miaمتفاوته؟ خودتون بیایید بگید تا رفع ابهام بشه از این تشابه اسمی .
گنجشک :راهنمایی های تخصصیت واقعا مفیدن ؛ ممنونتم
احمد نهازی: همچنان منتظر در اسکله
بلند پرواز: به بلند پروازی ادامه بده که رویاهای بزرگ برای انسان های بزرگن :)
آتم بوی : منم زاده ی خریفم ، اره همون خزان.
سارا.دی : ساراترین سارا به ما بگو از آن راز مگوی
پرنیان نوشت: به گفته ی خودش مستعمل کلماتی روح نواز که میرقصد روی صفحه ی دل
جناب سینا شمس: poet, بیو تک کلمه ایست اما گویای همه چیز؛ روان شناس ویرگول
علیمو : مدتهاست دلش شاعر گشته برای بوی لاک معشوق می سراید
هدیه: هدیه ای برای اطرافیان
آقای علی دادخواه: او هم دلش می نویسد، چای را مستانه سر کِش با یار که سرد میشود. هنوز قول پادکست یادم نرفته ها!
محمد محسنی ، یه زمانی شاید دو سال جمعشون با کنکوری های ویرگولی جمع بوده ولی حیف که الان اکیتو نیستن به اندازه قبل ( موسیقی های که معرفی می کنند رو از دست ندید)
حدیث هایزنبرگ،بستنی میل میکند به دنبال لنگه جورابش میگرد و فیلم میبیند و چه رک و صاحب سبک سخن می گوید.
دارک استرونات :خوب می نویسی به شرطی که خودتو دست کم نگیری.
ناهید محمدی : سیاره نور ! از درون و بیرون بیوت می درخشه ولی حیف که پست ها رو پاکیدی..
نفیسه خطیب پور: جدا از نوشته ها، طرز نقاشی های متفاوتت عالیه!
ام جی بیدی: روزی روزگاری گودت بای بود.
اقا صدرا : متن های آلوده به پادکستت و اون آرامش مواج در صدات ناگفتنی است ؛ دریغش مکن.
هیچ :ک نامش هیچ است اما درونش پر از تهی های غنی است
محمد برات زاده : در یک روز تمام 103 پست من رو لایک کرد. و چه عالی که به عنوان ربات شناخته نشد وگرنه عذاب وجدان میگرفتم.
مجهول: بگذارید چیزی نگویم تا مجهول تر باقی بماند
کیانا 88: کمیت سال های زیستش قلیل اما کیفیت نوشته هایش کثیر
امیرضا صفری: خوش نویسی تازه کشف شده
وی نیز هم آقای علی نیا فرد
وی نیز هم آقای مهدی قربانی
پارسا اینجاس: پارسا آنجاس،پارسا همجاس،مشکل اینه الان اینجا نیست.
آقای ایکس: قصد ندارید به آقای ایگرگ تغییر کاربری بدید؟
ذهن مشغولی: خیالت تخت که ذهن ما نیز مشغول است.اصلا خیلی هم عالی؛ آرامشی که از فکر نکردن حاصل بشه را چه سود؟!
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
صحرا : تلاقی نشستن پای درس و نگاشتن
س.مرتضی موسوی.: شاید یک دائم الفرار ابدی
آقای خالقی: ک آخرین خبری که ازتون خوندم پایان سربازی بود.
علی آقا : تبریک مجدد جهت اومدن به صفحه اصلی ویرگول ( معتقدن حاصل دعای خیر پدر و مادره!)
عطیه اسکندری: حیف که اندک مینگاری ای نگار!
خرگوش: پای من رو به دنیای دیگه ای باز کردی
فاطمه نصیری خلیلی : با نوشتن یاد میدهد.
سبا یا صبا : فرقی نمیکند مهم این است که هست
فاطمه سادات _ ها ۲ : بی شیله پیله خودشه
تبسم انتظار : به انتظار هرآنچه نیک است:)
مثل پاییز : مثل تابستان گرم ، مثل بهار شکوفا
کتی بانو: شاید هم فرنکانس خودم
بانو توبا مرادی :حامی توپ بانوان
هذیان: قول دادی بیشتر بنویسی
بانو مژگان هزارخانی از خودت میگویی و انگار حال من است با سوژه های ناب عکاسی منتخب طفلت :)
غزل زمانی : الهه ی خوابالویی که همیشه بیداره ارادت والایی داری و ارادتت داریم.
پری.اس: بیا بازم طوطی وار صدا بزن روان نوس روان نویس.ادای عصبی ها ولی کاملا برخلافش؟!
می نویسه: چه خوب می نویسه
صدای ماه : هرشبانگاه نغمه ی آوازت لالایی گوش نوازی است برای خسبیدن
اندر خویش خفته : لیلا بانو یه روزی تو بودی و من . وای از اون شعرات، چه روزایی بود( چرا همیشه یادآوری خاطرات شیرین گذشته دردناکه؟)
نارنگی: حیف که دیر یافتمت
فاطمه میرحبیبی: فخر مفروش از طعم آغوشی که چشیدی
و دوست عزیزم که برگشت و کسی خبر نداره اسم نمیبرم ولی هایپرت میکنم بدونی به یادتم:)
کانر ،فاطمه خانم جواهری،آقامحمدجواد،حسنامحمودی زادگان،نیالا،هدی ،سالومه ،آزاده ، آرمیتا فرهادی،دانش اسی،تخس دیوونه! ،امیرعلی،مریم ،مریم خانم ،پارسا،ممدرضا،(آلبالو،حمیدرضا،مهسا گودرزی، حباب، که رفتند... )
و mj6384 : که پست سفارشی برام تهیه کرد ؛)
و تمام عزیزان و همراهانی که به بنده لطف داشتند و اینجا ذکر نشدند .
انشاالله همگی با تنی سالم و دلی خرسند روز و روزگار خوش و خرم رو در کنار اونایی که دوسشون دارید سپری کنید..
دنیا، دنیای آمدن ها و رفتن هاست. ویرگول که مثالی ساده است برای آن .بعضی آدم های شریف آمدند تا چیزی به ما اضافه کنند و بروند . از همان رفتن هایی که جزئی از آنها تا همیشه در وجود شما ماندگار میشود.هر آمدنی پی آموختنی است. گاهی آدمها از دور قشنگ تر هستند و گاهی وقتی با لایه های عمیق وجوشان آشنا میشوی برخلافش را میفهمی هر آدمی در وجودش حرفی برای گفتن دارد. شاید آدم ها پیچیده ترین موجودان روی زمین هستند...
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد(شما بخونید خوب) حادثه این جا به پناه آمدهایم
حَـوِّلْ حَالَنَــا إِلَی أَحْسَـنِ الْحَـالِ
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتشارات ?
مطلبی دیگر از این انتشارات
جنگ تصویری ?
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفاوت...!